ورود موبایل ممنوع!
وارد خانه که میشوی اولین چیزی که تو را تحت تأثیر قرار میدهد، آرامش حاکم بر محیط است. اولین چیزی که بعد از مرتب کردن کفشهایت میبینی، سبد زیبایی است که با هنرمندی تزیین شده و بر روی کمد جاکفشی قرار دارد. بالای سبد و روی دیوار نوشتهای نصب است که مودبانه از شما میخواهد موبایل خود را درون سبد قرار دهید. اول کمی جا میخوری. تصمیم گرفتن شاید برایت سخت باشد، ولی چارهای نیست. اینجا منزل بزرگتر فامیل است و تو ناچاری که احترام بگذاری. موبایل را خاموش میکنی و در سبد قرار میدهی. یکی دوساعتی که در این خانهای چقدر خوش میگذرد. بزرگترها آنقدر حرف برای گفتن دارند که تو در هیچ کدام از کوچه پس کوچههای مجازی نشنیدهای. بچهها هم از وقتی تبلتشان را درون سبد گذاشتهاند شیرینتر و بانمکتر شدهاند. مادربزرگ آنقدر شیرین سخن میگوید که دلت قنج میرود. با خودت فکر میکنی عکسی از این مادر بزرگ بینظیر بگیری و یکی از جملاتش را زیرش بگذاری، حتما کلی لایک در اینستا میخورد. یادت میآید که موبایل نداری! چه حیف! با خودت میگویی بیخیال اینستا. بگذار لذت در کنارش بودن را تمام و کمال ببرم.
نمیدانم این ماجرا چقدر برای شما اتفاق افتاده است، ولی اخیراً شنیدهام بعضی بزرگترها این قانون را در ورودی خانههایشان گذاشتهاند. باید همان بدو ورود موبایلت را تحویل بدهی و هنگام خروج تحویل بگیری. شاید این موضوع برای خیلیها سخت باشد. بخصوص برای آنهائی که در بدو ورود به یک خانه دنبال رمز وای هستند! ولی حقیقت این است که دوری از موبایل حداقل برای دقایقی میتواند آرامش خیالی را برایمان به ارمغان بیاورد که شاید مدتهاست آن را تجربه نکردهایم.
کمی به گذشته برگردیم. زمانی که هنوز استفاده از وسایل ارتباط جمعی به شکل حاضر مرسوم نبود. مرد هنگامی که کارش در محل کار تمام میشد، به خانه زنگ میزد و از خانم خانه میپرسید آیا چیزی برای منزل لازم هست تا بگیرد. خانم میدانست که همسرش بعد از این تلفن نهایتش تا چه مقدار زمان دیگر به خانه میرسد. و در این فاصله هیچ نگرانی و اضطراب و استرسی نداشت. اما امروز با وجود اینکه به برکت تلفن همراه، همگان در همهجا قابل دسترس هستند، اما به وضوح مشاهده میکنیم اضطراب و استرس افراد بیشتر شده است. با اینکه کنترل مرد توسط همسرش چندین برابر شده و خانم در طول روز چندین بار به همسرش زنگ میزند و حتی از او میخواهد GPS موبایل را روشن بگذارد. باز هم مرد خیلی راحت به دنبال خواستهها و هوسرانیهای خود میباشد.
در ابتدا گمان میرفت که وسایل ارتباط جمعی باعث افزایش آرامش در زندگی انسان شود ولی با مرور زمان مشاهده میشود که نه تنها آرامش انسان کمتر شده است، بلکه متأسفانه پایداری نظام خانواده تحت تأثیر این وسائل قرار گرفته است. ارتباط انسانها به مدد فضای مجازی با میلیونها انسان دیگر به راحتی برقرار شده است. ولی این ارتباط باعث سست شدن و گاه گسسته شدن ارتباطات حقیقی انسان با نزدیکان و اعضای خانواده شده است.
مادر بخاطر گشت و گذار در شبکههای اجتماعی وقت کمتری برای فرزندان میگذارد. اگر غذایی بپزد که ظاهر زیبائی دارد پیش از آنکه اهل خانواده از آن میل کنند باید عکس آن را بگیرد و به اشتراک بگذارد. این درحالیست که در گذشته معتقد بودیم چشم کسی به دنبال غذایی که ما میخوریم نباشد. پدر بیشتر وقتها اجازه نمیدهد کسی به موبایلش نزدیک شود! او که در گذشته بیشتر روزنامه میخواند و به اخبار گوش میداد، حالا تمام اخبار را از فضای مجازی پیگیری میکند و کاری هم به راست یا دروغش ندارد.
امروز تمام بازیهای کودکانه اعم از قایم باشک، هفتسنگ، گانیه، لیلی، وسطی و … جای خودش را به انواع بازیهای کامپیوتری و موبایل داده که نه تنها رواج خشونت و قتل و گاه بیاحترامی به مقدسات را در کودک تقویت و نهادینه میکند، بلکه بخاطر عدم تحرک زمینه ابتلاء به چاقی و انواع بیماری را در کودک ایجاد مینماید.
تمام اینها منهای رفتار اشتباهی است که هرکدام از ما خواسته یا ناخواسته، عمداً یا از روی ناآگاهی در فضای مجازی مرتکب میشویم. و به واسطه این رفتار غلط، دروغی را منتشر میکنیم، آبروئی را میریزیم، امری منکر یا خرافاتی را تبلیغ میکنیم، روابطی خارج از محدوده مجاز را پایهریزی میکنیم و …
البته این نوشته بنا ندارد فوائد و مزایای فضای مجازی را منکر شود. بیشک، این فضا و استفاده از آن مزایای بسیاری برای انسان قرن حاضر داشته و دارد. در گذشته بسیار کمتر امکان داشت میلیونها انسان، برای نظر دادن درباره موضوعی خاص، با هم تلاش کنند و بتوانند نظر و ایده خود را اعمال نمایند. شاید در نهایت چیزی که در این رابطه به ذهن برسد، انقلاب در یک کشور باشد و در بعد کوچکتر آن، انتخابات. ولی امروز در فضای مجازی انسانها با اشتراک گذاری یک موضوع، نظرات خود را بیان میکنند و این گاه تا میلیونها نظر میرسد. در این فضا، مسلماٌ تولید و بازتولید موضوعاتی با محتوای دینی نباید به فراموشی سپرده شود. و این وظیفه طلبه است. طلبهای که دغدغه ذهن او مبارزه در راه دین و تلاش برای رسیدن به جامعهای است که پذیرای حقیقی امام زمان علیهالسلام باشد.
امروز فضای مجازی، عرصه نبردی است که از آن به جنگ نرم یاد میشود. امروز سلاح کسی که در فضای مجازی و به عنوان سرباز لشگر حق حاضر میشود، موبایل و صفحه کلید است. این فرد تلاش میکند تا قواعد این میدان را به خوبی یاد بگیرد و با حرکتی اشتباه گل به خودی نزند. اوهیچ پیامی را بدون فکر و تنها بخاطر ظاهر زیبا و یا بالا رفتن رتبه در شبکه منتشر نمیکند. و با انتشار نابجای مطالب، باعث تبلیغ و پررنگ شدن، پیاده نظام لشگر مقابل نمیشود. و در نهایت تلاش میکند از ضررهای این فضای پر رنگ و لعاب و پر از دسیسه و نیرنگ به خود و خانواده خود جلوگیری کند.